کامران دیبا

کامران دیبا ۱۴ اسفند ۱۳۱۵ در خاندان طباطبایی تبریز، در تهران به دنیا آمد. خاندانی با سابقه و ذی نفوذ از زمان قاجار. پدرش اسفندیار دیبا دندانپزشک بود و دختر عمویش فرح پهلوی بعد تر با محمدرضا پهلوی ازدواج کرد. به گفته ی خودش مادرش هم به معماری و دکوراسیون داخلی علاقمند بود. شاید این جز اولین جرقه های شروع آینده درخشان او باشد. در سال ۱۳۳۵ کامران دیبا برای ادامه ی تحصیل در رشته ی معماری وارد دانشگاه هاروارد آمریکا شد. وی در جایی میگوید به دلیل داشتن مدرک فوق لیسانس جامعه شناسی ، به کارهایی که در زنگی مردم تاثیر دارد بیشتر علاقمند است و علاقه داشته یکی از همچین طرح هایی را پیشنهاد و به اجرا در آورد که یکی از اولین طرح هایی که به ذهنش میرسد موزه بوده است. به گفته ی خودش در زمان دانشگاه کمتر به خواندن دروس معماری مشغول بوده و بیشتر در کتابخانه ی کنگره آمریکا کتاب های فلسفه و روان شناسی میخوانده و همین مطالعات و اطلاعات عمومی را در زندگی آینده موفقیت های بعدی اش بیشتر مثمر ثمر میداند. در سال ۱۳۴۵ هنگامی که درسش در رشته معماری و جامعه شناسی به اتمام رسید، دیبا به تهران بازگشت و دفتر معماری و شهرسازی و طرح های اجتماعیِ “DAZ- داز” را تاسیس کرد.

دیبا در ایران صرفاً در بخش دولتی فعالیت می‌کرد. وی به سنت‌های بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه‌مند بود. بناهای زیبا و ماندگاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق از کارهای اوست که با حمایت ضمنی دخترعموی هنردوستش، فرح دیبا، در دوران قبل از انقلاب به ثمر رساند. پروژه نیمه‌تمام «شهر جدید شوشتر» در خوزستان که وی معمار و برنامه‌ریز آن بود بیش‌ترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه‌های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده‌است.وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.

پروژه‌های خارج از ایران وی شامل طرح‌های خانه‌سازی در ایالت ویرجینیا و طرح توسعه هتل‌ها در اسپانیا ست.

وی در سال ۱۳۵۶ به عنوان منتقد با «دانشگاه کرنل» همکاری کرد.

دیبا به عنوان مشاور و برنامه‌ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می‌کرد همکاری کرد.

دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود.

سنت از نظر کامران دیبا

کامران دیبا در مورد سنت در معماری چنین میگوید: “اگر ما بخواهیم فقط در مورد سنت صحبت کنیم، این بحث غیر کالبدی است و اصلا معماری نیست؛ پس منظور جنبه های سنتی می باشد که مربوط می شود به یک واکنش بین سنت و محیط کالبدی. ما راجع به تاثیر این واکنش با معماری صحبت خواهیم کرد که آیا می توانیم با جبر و زور، سنت ها را مدرن کنیم و یا آنها را از بین ببریم؟ آیا کارهایی که در این زمینه کردند موفق بوده یا اینکه این سنت ها هنوز زنده اند و ما باید آنها را در معماری رعایت کنیم؟ واقعیت این است که سنت بصورت یک فکر اجتماعی نقش موثری را بازی میکند و این غیر قابل انکار است. حالا سنت ها بعضی بصورت “آگاه” و بعضی عوامل ناشی از سنت هستند که بصورت “ناآگاه ” هستند. اصلا اگر سنت را زیر پا بگذاریم، عکس العمل انسانی صد در صد منفی خواهد بود. بطور مثال اگر کسی احتیاج داشته باشد که در منزلش یک اطاق پذیرایی داشته باشد و اگر ما به او اطاق پذیرایی ندهیم، آن اطاقی که برای خودش گذاشته ایم را اطاق مهمان می کند و خودش در راهرو زندگی میکند. یعنی زندگی مهم اش را در راهرو می گذراند. پس عملا سنت ها و عادات هستند که باعث می شود یک ایرانی شب تابستان بنشیند در حیاطش و اگر ما بخواهیم این را از او بگیریم، ممکن است دور حیاطش حصیر بچسباند که باز بتواند آنجا بنشیند. پس نتیجه میگیریم که اقداماتی که با سنت تناقض دارد ممکن است یک عکس العمل منفی و یا شورش رقیق به وجود آورد. اثر بعضی سنت ها به صورت “نا آگاه ” هستند که من فکر میکنم تا اندازه ای مهمتر باشند. به خاطر اینکه دلیل ناراحتی مشخص نیست و این عامل بصورت یک مرحله نا آگاهی می باشد که در رفتار و عمل مردم تاثیر می گذارد. این را نمیشود زود ارتباط به موضوع بخصوصی داد. مثلا یکی از محیطی بدش می آید ولی دلیلش را نمی داند و یا در یک عمارتی نمی خواهد برود. پس سنت خیلی مهم است و اگر منظور ما بوجود آوردن یک معماری انسانی باشد باید انسانها و خواسته هایشان را در نظر بگیریم، حتی خواسته هایی که روشن نیستند و “نا آگاه” هستند و اگر رفتار و خواسته های افراد را در نظر نگیریم عملا نمی توانیم معماری انسانی بوجود آوریم.

جوایز

جایزه معماری آقاخان، برای پروژه شهر جدید شوشتر

طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم در جشن سال ۲۰۰۰ در لس‌آنجلس،
برای پروژه شهر جدید شوشتر

طراحی و اجرای آثاری چون :

  • موزه هنرهای معاصر تهران
  • پارک و فرهنگسرای شفق
  • پارک وفرهنگسرای نیاوران
  • منزل مسکونی (موزه) پرویز تناولی
  • نمازخانه جنب موزه فرش
  • مسجد جندی شاپور
  • شهرک شوشترویلای «پیرونه» (اسپانیا)ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا)
  • طرح‌های خانه‌سازی در ایالت ویرجینیا و طرح توسعه هتل‌ها در اسپانیا
  • موزه هنرهای معاصر تهران

موزه هنرهای معاصر یکی از سرشناس‌ترین موزه‌های ایران و جهان است و گنجینه‌ای بسیار گرانبها از بزرگترین هنرمندان دنیا همچون گوگَن، رُنوار، پیکاسو، ماگریت، ارنست، پولاک، وارهول، لُویت، و جاکومتی در آن نگهداری می‌شود. بنای این موزه با الهام گرفتن از بادگیرهای کویری ایران طراحی شده است. این موزه زیبا در سال ۱۳۵۶ بنا شده و در گوشه پارک لاله تهران که در آن زمان پارک فرح نام داشت قرار دارد. این موزه دارای ۹ گالری است که ۳ گالری آن به نگهداری آثار ارزشمند هنرمندان یاد شده می‌پردازد و ۶ گالری موقت آن هم در مسیری بازدید بازدیدکنندگان قرار دارد، به طوری که بازدید از آن‌ها برای کسانی که به موزه هنرهای معاصر می‌روند بسیار ساده و دلنشین خواهد بود. در محوطه این موزه هم آثار هنری و مجسمه‌هایی از هنرمندان کشورهای مختلف دنیا قرار دارد. معروف‌ترین این آثار پیکره «درمانگر» اثر رنه ماگریت (René Magritte)، نقاش بلژیکی است.

پارک و فرهنگسرای شفق

پارک شفق و فرهنگسرای دانشجو ( ۴۸ـ ۱۳۴۵ ) درخیابان سید جمال الدین اسد آبادی، خیابان ۲۱ قرار دارد. بانی آن دکتر رضازاده شفق می‌باشد که در باغی متعلق به مستوفی الممالک و با الگوی پارک‌های فرانسه احداث گردید. پارک شفق در محله یوسف آباد تهران و در محل انباشت زباله‌های آن محله ساخته شد. دیبا در طراحی آن به عوارض زمین توجه بسیار داشت و سعی بر این کرد که از همان فرو رفتگی‌ها و بیرون زدگی‌های سطح زمین استفاده کند. برای مثال قسمت پست و فرو نشسته زمین را به محل بازی بچه‌ها اختصاص داد و از تپه‌ای که در محل موجود بود برای اجرای سرسره‌ای ایمن برای بچه‌ها استفاده کرد. این پارک از پارک‌های موفقی است که جزو زندگی مردم شده است و با توجه به مسیر عبور افراد ساکن محل، به گونه‌ای طراحی شده که از ۴ گوشه پارک بشود از آن عبور کرد و چشم اندازهای آن را دید. دیبا با پارک شفق، رفتار‌های متقابل و کنش بین انسان و طبیعت را افزایش داد. ‌

یکی از نکات قابل توجه در این پروژه، توجه به ساختمان قدیمی و خراب نکردن آن و نیز استفاده از معماری آن در طرح مجموعه است و این نوعی ابراز خضوع نسبت به کاری است که در گذشته اجرا شده. مجسمه‌های موجود در پارک شفق به دست توانای آقای پرویز تناولی ساخته شده‌اند و به گفته خود دیبا، پارک شفق اولین جایی در جهان است که در آن از مجسمه‌هایی با مقیاس ۱۱۱ استفاده شده است.

پارک وفرهنگسرای نیاوران

فرهنگسرای نیاوران بنایی است در شمال شرقی شهر تهران. این بنا ساختمانی پست مدرنیستی است که با بهره گیری از عناصر معماری کهن ایرانی به صورت مینی مالیستی خودنمایی می کند.
معماری منحصر به فرد این مجموعه الهام گرفته از معماری سنتی ایران است که مفهومی فلسفی با خود به همراه دارد و با استفاده از طاقهای مرسوم روستایی و نورگیرهایی برگرفته از بادگیرهای کویری طراحی شده است.
بادگیرها به وضوح در فرم بنا خودنمایی می کنند و وظیفه انتقال نور را به داخل بنا دارند.
ساخت این بنا در تاریخ ١٣۵۵ شروع و در سال ١٣۵۶ به اتمام رسیده است و کل فضای مجموعه نیاوران ١١٠ هزار متر مربع و زیربنای آن ده هزار متر مربع می باشد.
این بنا از لحاظ اقلیم در موقعیت معتدل کوهستانی است و به علت وجود بادهای شمالی،‌ معماری فرهنگسرا به صورت شرق و غرب طراحی شده است.
نورگیری این بنا از چهار طرف صورت می گیرد. گرچه ساختمان فرهنگسرای نیاوران به صورت قسمتهای مجزا طراحی شده و بعد در کنار هم قرار گرفته اما با بدعت های خاص طراح ارتباطی صحیح و جستجوگر میان دو ساختمان بوجود آمده است.
ساختمان این بنا با بتون مسلح اجرا شده است. طراح با ترکیبی میان بافت (بتون و سنگ)،‌ فرم (سازه هندسی)، و نسبت توانسته ساختار جدی از معماری سنتی و مدرن خلق نماید.
سردر ورودی این بنا به صورت متقارن ایجاد شده به عنوان پیش ورودی برای دسترسی به در اصلی فرهنگسرا، این سردر برگرفته از ساختار هشتی در معماری سنتی است. حیاط مرکزی یکی دیگر از نمودهای سنتی است که در این بنا استفاده شده است، این قسمت دارای آب نما و باغچه است و درهای اصلی ساختمان به آن باز می شود.

مسجد دانشگاه شهید چمران اهواز (جندی شاپور)

مسجد دانشگاه شهید چمران در محوطه دانشگاه از طریق پیاده رو به ساختمان های دیگر متصل است. نمای مسجد از هر زاویه ای چشم نواز است (هر چند که در آینده ممکن است ساخت و سازهایی اطراف آن را محصور کنند).
در این مسجد، بر محور شمالی-جنوبی تاکید گذاشته شده است، در حالیکه باقی ساختمان از لحاظ ماهیتی، بخش اصلی تر بنا را به خود اختصاص داده است. بخش های خاصی از قطر این سازه، از قبیل تورفتگی جنوب شرقی، ظاهرا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
از هر دو ورودی مسجد که وارد می شویم، حیاط آن به تدریج و مرحله به مرحله خود را نشان می دهد و چندین فضای کوچکتر، سیر تحولی در مقیاس و نما را به وجود می آورند. با این وجود، “هشتی” مسجد به هیچ یک از پیاده روهای منتهی به سمت جنوب وصل نیست.
حیاط مسجد از لحاظ شکل هندسی، شش ضلعی است. این محدوده بواسطه یک طاق محصور شده و جایگاه هایی برای نشستن در آن ساخته شده است. یک قسمت نیز برای وضو گرفتن در گوشه ای در سمت شمالی آن فراهم شده است. یک حوض دارای آب آشامیدنی نیز در وسط حیاط جای گرفته است.
منظره حیاط به سمت بیرون تنها به پیاده روهای منتهی به دروازه حیاط مسجد یا گشایش های باریک جانبی محدود شده است. ورودی نمازخانه نیز با یک “بادگیر” بلندی که با کاشی همنظره حیاط به سمت بیرون تنها به پیاده روهای منتهی به دروازه حیاط مسجد یا گشایش های باریک جانبی محدود شده است. ورودی نمازخانه نیز با یک “بادگیر” بلندی که با کاشی همنظره حیاط به سمت بیرون تنها به پیاده روهای منتهی به دروازه حیاط مسجد یا گشایش های باریک جانبی محدود شده است. ورودی نمازخانه نیز با یک “بادگیر” بلندی که با کاشی های آبی رنگ لعاب کاری شده است، از بقیه قسمت ها کاملا متمایز شده است. این بخش، با دیوارها و کف کاملا آجری حیاط به روشنی جدا شده است.
بخش سرپوشیه مسجد، یک نمازخانه برای برادران (در حدود 15متر *15 متر) و یک نیم اشکوب را برای خواهران در خود ای داده است. یک کتابخانه کوچک نیز در طبقه همکف واقع شده است.
به بسیاری از دیتایل ها و ریزه کاری های نمازخانه توجه و دقت خاصی معطوف شده است، از جمله سکویی با ارتفاع 40 سانتی متری در محل ورودی؛ دیوارهای داخلی شمالی-جنوبی که نورهای ورودی به داخل نمازخانه را بیشتر پراکنده می کند؛ و یک فضا به عنوان انباری برای کتاب های مذهبی.

شهرک جدید شوشتر

 

در دهه ۱۹۷۰ با افزایش قیمت نفت، حجم بی شماری از فعالیت های اقتصادی در منطقه خلیج فارس و ایران شکل گرفت . شهر جدید شوشتر پروژه ای بود که تحت تأثیر این فرایند و برای اسکان کارگران کارخانه کشت و صنعت کارون در نظر گرفته شد.
پروژه به شرکت مشاورین daz واگذار شد. (شایان ذکر است در آن هنگام خط مشی واحدی در خصوص شهرهای جدید در ایران وجود نداشت).
کامران دیبا می گوید:« من از نسل دوم تحصیل کردگان در غرب هستم که سوغات تحصیلشان را با خود به ایران آوردند. آنچه ما به ارمغان آوردیم، مدرنیسم بود. منظور من از مدرنیسم جنبه های فیزیکی آن نیست، بلکه عمدتاً جنبه های روانشناختی، ارزش های انسانی و ایده های حاکم بر غرب را مد نظر دارم.

اما مجموعه پیش گفته برای آوردن اندیشه ها و ارزش های دنیای بیگانه به داخل کشور کافی نبود. دغدغه و نیاز اصلی ما عبارت بود از یادگیری از سنت ها و ناهنجارها و ارزش های فرهنگ خودمان و کشف دوباره جامعه ایرانی وادغام اندیشه غربی با فرهنگ ملی و محلی » .

دیبا پروژه را به شکل ساخت و ساز افقی پرتراکم به اجرا در آورد.از ساخت آپارتمان های چند طبقه پرهیز شد و شهر هویت شهرهای افقی را گرفت.

منابع : iran-eng, Arel, Wikipedia

 

Rate this post